درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 33
بازدید ماه : 44
بازدید کل : 62589
تعداد مطالب : 15
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


شعر های عاشقانه من برای تو
عاشقانه
چهار شنبه 19 مهر 1398برچسب:, :: 12:14 ::  نويسنده : زخم یادگاری       

 

همیشه از تو نوشتن برایم سخت بود میدانم برای کسانی که

 

 

 

میخوانند راحت مثل خندیدن است اما از احساس درونم نسبت به

 

 

دوست داشتنت هیچ اگاهی ندارند اما بدان همیشه در قلبم

 

هستی و خواهی ماند

 

((((  دوستت دارم زیبای دنیای خیالیم ))))

 

 

 



کجایی که داره بی تو نفسم می گیره  تو رو میخوام کنارم بی  تو آروم ندارم

نمیتونه جاتو کسی تو دلم بگیره فقط تورو می خوام من بی تو آروم ندارم

بی تو زندگی محاله بی تو یه روز یه ساله دلم برات چه تنگه دنیا با تو قشنگه

می بوسمت یه عالم آروم میشه خیالم با تو همش تو ابرام نباشی خیلی تنهام

تو دنیا هیچ کسو از تو بهتر ندیدم یه تار موتو عزیزم به صد تا دنیا نمیدم

به آرزوم میرسم با تو  من خوشبختم تموم عمرم شب و روز دنبالت میگشتم

قلبم مال  تو جونم مال  تو عشقم به تومی نازم نفسم

قلبم مال  تو جونم مال  توعشقم  تو رو دوس دارم عزیزم

عشق همیشگیمی تمام زندگیمی همش و رویاهامی مثل نفس باهامی

                  تو خوب و خواستنی پاکیو دوس داشتنی هر جای دنیا باشی الهی زنده باشی

 

 

 

تا حالا بهت نگفتم ولی حالا می خوام بگم بی تو میمیرم ..

می خوام بگم تو دنیای منی ..

می خوام بگم با تو بودن چه لذتی داره ..

ی خوام بگم دوست دارم فقط به خاطر خودت !!

می خوام بگم شدی مجنون عشقم ...

می خوام بگم هر وقت اراده کنی برات میمیرم !

می خوام بگم که می خوام دلمو فرش زیر پات کنم ..

می خوام بگم اگه یه روز نبینمت چقدر دلم برات تنگ میشه !!

می خوام بگم نبودنت برام پایان زندگیه !!

می خوام بگم به بلندی قله اورست و پهناوری اقیانوس اطلس دوست دارم ...

می خوام بگم یه گوشه چشاتو به همه دنیا نمیدم ...

می خوام بگم هیچ وقت طاقت هجرتو ندارم ...

می خوام بگم مثل خرابه های بم خرابتم ...

می خوام بگم بیشتر از عشق لیلی به مجنون عاشقتم ..

می خوام بگم هر جور که باشی دوست دارم !!

می خوام بگم غم تو رو به شادی دیگران نمیدم !!

می خوام بگم اگه حتی من رو هم دوست نداشته باشی من دوست دارم ..

می خوام بگم مثل نفسی برام اگه نباشی منم نیستم ...

می خوام بگم هر شب با خیالت می خوابم !!

می خوام بگم جایگاه همیشگی تو قلب منه !!

می خوام بگم حاضرم قشنگترین لحظه هام رو با سخت ترین دقایقت عوض کنم ..

می خوام بگم لحظه ای که تو رو میبینم بهترین لحظه زندگیمه !!

می خوام بگم در حد پرستش دوست دارم ....!

                         حرف آخرم عشقم:"دوست دارم ""عاشقتم""میپرستمت"

 

 از کودکی پرسیدن عشق چیست ؟ گفت........بازی از نوجوانی پرسیدن عشق چیست؟ گفت....... کینه. ازجوانی پرسیدن عشق چیست ؟ گفت ......... پول وثروت. از پیری پرسیدن عشق چیست؟ گفت............ عمر ازگل پرسیدن عشق چیست ؟ گفت .......از من خوشبوتر. از پروانه پرسیدن عشق چیست ؟گفت.......... از من زیباتر . از خورشید پرسیدن عشق چیست؟ گفت .......از من سوزانتر. ... ودر آخر از خود عشق پرسیدن ..؟؟؟؟؟ ای عشق تو کیستی ؟؟گفت به خدا قسم نگاهی بیش نیستم.

هر زمان که بخواهی از کنارت خواهم رفت

تا بفهمی چه باشم چه نباشم ، عاشقم

هر کجا باشم در قلبم خواهی ماند و به عشق تو، 

با یاد تو، با عکسهای تو، با مهری که از تو در دلم جا مانده

 زنده خواهم ماند

تا زمانی که نفس میکشی ، نفس میکشم به عشق نفسهایت

که هر نفس آرامش من است ،

 هر نفس امیدی برای زندگی عاشقانه ی من است

وقتی نیستی گرچه سخت است سرکردن با اشکهایی که میرزد از

چشمانم
اما این عشق تو است که به من شوق اشک ریختن را ، 

شوق غم و غصه لحظه های دور از تو بودن ، شوق دلتنگی و انتظار را میدهد

این عشق تو است که به من فرصتی دوباره میدهد

میترسم ، میترسم ، میترسم !

 

 

   دلم انگاری گرفته قد بغض یا کریمـــــــــــا           عصر جمعه توی ایوون میشینم مثل قدیمــــــــا

تو دلم میگم اقا جون تو مرادی من مریـــــدم          من به اندازهی غصم تم عشق تو چشیـــــــدم

کاشکی از قطره ی اشکت کمی ابرو بگیرم           یعنی تو چشمه ی چشمات با نگات وضو بگیرم

برای لحظه ی دیدار از قدیما نقشه داشتـــم            ۱ دونه هدیه ناچیز واسه تو کنار گذاشـــــتـــم

یادمه یکی بهم گفت هر کی تنهاست تو دنیا           ۱دونه نامه خوش خط بنویسه واسه اقا کاغــذ

نامه رو برداشت توی رود خونه بریزه بنویسه            واسـه مولــاش "خاطــــــرت خــــیلــی عزیـــزه"

زن جوانی همراه همسرش کنار دیوار ایستاده بود و به شدت اشک می ریخت . شیوانا از مقابل آنها عبور کرد . وقتی گریه زن را دید ایستاد و علت را از او پرسید.
زن گفت : همسرم جوان است و گاه گاه با کلامی زشت مرا می رنجاند!
او مرد لایق و خوبی است و تنها عیبی که دارد بد دهنی و زشت کلامی اوست که گاهی مرا به گریه وا می دارد.
شیوانا با تاسف سری تکان داد و خطاب به مرد گفت :
هیچ انسانی لیاقت اشک های انسان دیگر را ندارد و اگر انسان لایقی در دنیا پیدا شد او هرگز دلش نمی آید که دل دیگری را به درد و اشک او را در آورد.

 

 

 

گلستان چت


19 مهر 1391برچسب:, :: 15:2 ::  نويسنده : زخم یادگاری       

دوباره شب ، دوباره طپش این دل بی قرارم .

دوباره سایه ی حرف های تو که روی دیوار روبرو می افتد . 

دلم می خواهد همه ی دیوارها پنجره شوند و من تو را میان چشمهایم بنشانم .

دوباره شب ، دوباره تنهایی و دوباره خودکاری که با همه ی ابر های عالم پر نمی شود . 

دوباره شب ، دوباره یاد تو که این دل بی قرار را بیدار نگه داشته .

دوباره شب،دوباره تنهایی،دوباره سکوت ، دوباره من و یک دنیا خاطره ...  


 

مـــن بـــه یــادت آه را بـــر روی غـــم حـــک مـــی کـــنـــم

تـا بـدانـی انـتـظـار دوسـت یـعـنـی اوج عـشـق ...

هـــرگــز دلـــم را نــخــواهـم فـــروخــت
 
بــه بـهــانـه ی نـاچـیـزی که یـهـودا عـیـســی را فــروخـت
 

 
هــــرگــز قـــول نــخـــواهـــم داد

آن ســـیــب را نـــچــیــنـم ، چــون نـمی تـوانـم ...

دسـتـانم را در گـلـدانـی خـواهـم کـاشـت ، چـشمان تـورا بـار خـواهـنـد داد

قـــلـــبـــم را :
 
 در هــزار تــوی خــاطـره هــا پـنـهـان مـی کـنـم

شــایـد تـورا فـرامـوش کــنـد ،
 
نـمـی تـوانـد ... دیــگــر بـه بــاد نـخـواهــم دادش ، قـلـبــم را مــی گـویـم

دیــگـر هـرگـز امـتـحـان نـخـواهـم کـرد ، عـاشـقـی را مـی گـویـم

خــســتـه شــده ام از دوری تــو از تـاریـکـی . بـی تــو ... آرزویــــم :
 
 غـــوطـــه وری در آرامـــش تــوســت

در تـاریـکـی ..... روشـنـایــی ، هر کجا .... با حضور تو ...
 
 


 

گلستان چت


19 مهر 1391برچسب:, :: 15:2 ::  نويسنده : زخم یادگاری       

ارزش یک احساس به شدت آن نیست به مدت آن است ...

من تو را به مدت بودنم دوست دارم ...

ای عزیز دل ... دوستت دارم ... نه فقط به خاطر چراغانی چشمانت

 به خاطر تمام آنچه بر من ارزانی داشتی ...


عشق را ... چگونه بودن را ...

دوستت دارم ، و همیشه خواهم داشت ...

قشنگ نازنين من كه تو باشي ديگر از هيچ نگاه هراساني هراس ندارم

قشنگی دوست داشتن را ، سرمشق دلها مي كنم .

تا تو هستي دلم براي كسي تنگ نمي شود . 

عزيزم تا هستي با ياد تو زندگي برايم خوشبختي بزرگ است .

مرا هميشه و همه جا در كنار خود احساس كن . كه من هميشه كنار توام .
 
به دستهايت علاقه و حس بخصوصی دارم چون لبريز از محبت اند .

دوستت دارم و دلم به اندازه بغض آسمان ابری پاییز برایت تنگ شده است .

 



لحظه ای مکث ... آرزویم این است : نرود لبخند از عمق وجودت هرگز ...

چقدر این آسمان آبی زیباست ، هوای دل انگیزیست !

این نسیمی که می وزد پائیزیست ، پر از عطر و بوی عاشقیست !

از کدامین سو می آید این نسیم پائیزی ، از سوی دریا می آید یا صحرای عشق ؟

چه زیبا می خوانند پرندگان ، چه عاشقانه پرواز می کنند در آسمان ...



این نسیم پائیزی در این روز قشنگ آفتابی دل مرا شیدا کرده است ...

از کدامین سو می آید این نسیم پائیزی ؟

چقدر آرامم ، بی تابم تا بدانم این نسیم پائیزی از کدامین سو می آید ...
 
هر جا که نسیمی می وزد یاد تو در دلم زنده می شود ، من که همیشه به یاد توام ،
 
از نسیم خوش عشق تا قلب مهربانت و از احساس من تا قلب تو راهی نیست !

لحظه های با تو بودن لحظاتیست بیادماندنی ، خاطره ایست فراموش نشدنی !

چقدر این دنیا با تو زیباست ، چقدر این لحظه ها با تو شیرین است ،

چـقـدر تـو عـزیـزی بـرایـم عـزیـزم ...
 
 
 


گلستان چت


19 مهر 1391برچسب:, :: 15:2 ::  نويسنده : زخم یادگاری       

فراق یعنی دوری ، دوری یعنی دلتنگی، دلتنگی یعنی تو و تو یعنی تمام دنیا ...


 عزیز مهربانم کاش من هم مثل تو بودم .

تو که آینه ات زلالی و صداقت را از چشمه ها به ارث برده ،

نگاهت به آسمان پیوند خورده و مهربانیت دریا را به تحسین وا می دارد

و استقامتت کوه را ...

کاش میتوانستم لا اقل کمی مثل تو باشم  

تو که اندوه دیگران نمی گذارد به دردهای خودت فکر کنی ،

تو که از دل شکستگی دیگران دل آزرده می شوی و از غم رفیق اندوهگین

و نارفیقی ها را به دل نمی گیری و در محبت به دیگران غریبه و آشنا برایت فرقی ندارد .

خوشا به حال تو که بهترینی ...

محبوبم برایت غبار را از آینه ها پاک می کنم و آفتاب را به مهمانی پنجره ها میخوانم

و جاده ها را به زیباترین گلهای بهاری فرش میکنم .

باران را به سبزه ها مژده میدهم . 

بلبلان را به نغمه خوانی بر شاخه های شاخسار محبت دعوت میکنم

و از ابرها برایت سایبان میسازم

برای تویی که در عشق برایم جاودان خواهی ماند ...
 
 
 

آغـــاز دوبـــاره زنــدگــیــت را صــمـیـمـانـه تـــبـریـک مـیـــگـویـم ...

ای بهترین و عزیزترین مهمان قلبم سلام ...

سلامی از اعماق قلبم به تو یگانه معبود عشق تقدیم میکنم ...

ای محبوب من اگر در تمام عمرت توانستی قطرات شبنم باران روی گلبرگها را بشماری

آنگاه خواهی توانست که بدانی چقدر برایم عزیزی ...



و اگر دیدی در شب ستاره ای ندرخشید و اگر دیدی سیاهی در شب نمایان نگشت

و اگر دیدی پرندگان در آب زندگی میکنند و ماهی ها در هوا

آنگاه بدان که فراموشت کرده ام ...

یار دیرینه ی من هر گاه ناخودآگاه از لابه لای خاطراتم عبور میکنی ردپای نگاهت را بوسه باران میکنم ...

من صادقانه حضورت را در تار و پود احساسم حبس میکنم تا بدانی چقدر برایم عزیزی ...

مهربانم آمدی و با آمدنت بوسه بر خاک مهرت نهادم

و در آستانه کعبه ی عشق با تو پرواز کردم و نور را با تو شناختم  

و ای کاش امتداد لحظه ها ، تکرار با تو بودن بود ...

عزیز امروز و دیروز و فردایم ، طنین انداز خلوت خانه ام میلادت مبارک باد ...

گلستان چت


19 مهر 1391برچسب:, :: 15:2 ::  نويسنده : زخم یادگاری       

سپیده جان بدان تار مویت را به کل دنیا نمیدهم گرچه جانم را فدای یک بال پروانه کنی دوستت دارم گلم



طرح چشمان تو جاذبه ی محبت است و من اسیر چشمان توام ...

عزیزم روزها چه زود غبار سال میگیرند ،

انگار همین روزهای گذشته ی  نزدیک بود

و در آن هنگام کوچه به بن بست رسید و قحطی هوای تازه شد ...

امشب آسمان رعد و برق میزند

گویا او هم تا ته ترین نقطه دلش آتش گرفته است

 شاید هم بغض راه گلویش را گرفته و نای باریدن ندارد

مانند دل من که هیچ گاه جرات بازگو کردن غصه هایم را ندارد ...

راستش را بخواهی خسته ام

خسته از این همه های و هوی زمانه ، از باید ها و نبایدهایش

از ای کاش های بی معنا و مفهومش

کاش پنجره دلم آنقدر مه نمی نوشید ومن با دستان نا امیدم

هر روز به آینده و گذشته ام نمی اندیشیدم ...

دیشب تمام مدت زیر باران خوابیدم ،

تصور کردم شاید قطرات باران غصه های دلم را بشوید

و یخ ته دلم را آب کند

ولی من بر خلاف تمام آدمهای دنیا خنده ام از سر ذوق نیست

و به هیج صورت نمیتوانم با دل پر از غصه ام کنار بیایم ...
 
***********************************************
 



 

 

 

 

 

گلستان چت


صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد